بچه های گل کاردرمانی
به وبلاگ بچه های کاردرمانی دانشکاه علوم پزشکی همدان خوش آمدید...بچه های گل کاردرمانی
به وبلاگ بچه های کاردرمانی دانشکاه علوم پزشکی همدان خوش آمدید...روزانهها
همهپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 2
- مرداد 1390 4
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 2
- فروردین 1390 2
- اسفند 1389 2
- بهمن 1389 5
- آذر 1389 2
- آبان 1389 1
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 8
- مرداد 1389 24
- تیر 1389 6
- خرداد 1389 25
- اردیبهشت 1389 21
خدواندا چرا...؟؟
سلام بچه ها...
توی این پست یکی از جدید ترین اشعار سروده ی خودم رو براتون گذاشتم...
امیدوارم که خوشتون بیاد...
(( قبل از خوندن شعرم باید بگم که.. این شعر کلا طنزه و خلاصه اینکه جدی نگیرینش..
))
خداوندا چرا همدم ندارم؟
دلم داغون و هم صحبت ندارم؟
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو می دانی دل از آهن ندارم
نمی شد کم ازت ،جونم، خدا جون
خدایا پس چرا مدرک ندارم؟
همه می گن که حکمت این و اینه
خدایا من دگر طاقت ندارم
دو تا دکتر داره همسایه ی ما
همان یک دانه را هم من ندارم
الهه ، نسترن ، زیبا و مریم
همه دکتر شدند و غم ندارند!
لیسانسم ظاهرا عیب بزرگی ست
من عیب دیگری اصلا ندارم
خودم می دانم این "اصلا" غلط بود !
در اینجا قافیه لیکن ندارم
خداوندا ولی یک حرف دیگر...
تو می دانی دگر یاور ندارم؟
نگین و مرضیه ، مهتاب و کوثر
همه میگن که من همت ندارم
من از هیچ چیز اون زیبا و مریم
می خوام ثابت کنم که کم ندارم!
تو عیبم را بپوش و ارشدم ده
به جز این من دگر حاجت ندارم!
.
.
.
خدایا ارشدم را هم گرفتم
ولی حالا که من ثروت ندارم!!
تردمیل و پارالل بی خیالش
یه دونه آینه را هم من ندارم!!
ولش کن! دکترا سرمایه ام کن
اگر این را بدی من کم ندارم
.
.
.
چه عالی دکترا هم حله حله!!
بیایید کار بدید ، مطب ندارم!!
الا ای دوستان همکلاسی...
به جز این با شما کاری ندارم
نگاه کن دکترا دارم ولی باز
قضاوت با شماست، اصرار ندارم
جوانی رفت همش از بهر تحصیل
خبر داری که من پارتی ندارم؟؟
((همیشه آخر هر چیز خوب میشود.اگر نشد,بدان هنوز آخرآن نرسیده !
"چارلی چاپلین"))
خیلی خوشحال شدم که در شعرت یادی از من کردی-پیشنهادی برات دارم از این به بعد در شعرات از آرایه تخلص استفاده کن(یعنی اسم خودت هم باشه)-از این به بعد می خوام بهت بگم ناهیدطاهر
قابلی نداشت....
تخلصم (( همکلاسیه)) دیگه... الا ای دوستان همکلاسی...
مهندس!!! لاقل بگو.. ناهید طاهره!!!
ناهید جان شعرت قشنگ بود . حرف دل منو زدی . چون قراره کاری انجام بدم که ۱۰۰ درصد کار با پارتی پیش میره .
مرسی عزیز دلم...
آره ۵ بیت اولش اصلا شوخی نبود.....
مشکوکی ها ....چی کار داری می کنی که نیاز شدید به پارتی داری؟؟؟؟
کلک نکنه تو هم.... انتقالی و اصفهان و.....ووای نه!!!!!
همیشه اولین نفر نظر میدادم دیر شد وای
ناهید خیلی باحال بود حرف چارلی چاپلین همون ضرب المثل خودمونه شاهنامه آخرش خوبه
مرسی عزیزم
این مدت که نبودی جات خیلی خالی بود....
وب هم شده بود مثل.....((دییییییییید))سانسور بود!
همکلاسی عزیزم فوق العاده بود...عااااااالی بود..
امیدوارم به یه جایی برسی که که همه ی دوستای دکترت بهت قبطه بخورند...
همه دوستهای دکترم.......
همشون دکترن
خوش گذشت؟؟؟؟؟؟؟
نعیمه این مطلبه رو نمی شه فرستاد براشون که......!!!
یادآوری نکن لطفا....
راستی من جرات دارم هااااااا.... سرم درد می کنه واسه این کارا....
ولی باز به عنوان پیر کلاس خودم بزرگی می کنم و کوتاه میام....
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست .
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی .
روزی که آهنگ هر حرف ، زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم.
روزی که هر حرف ترانه ایست
تا کمترین سرود بوسه باشد .
روزی که تو بیایی ، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود .
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم...
و من آنروز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم .
(احمد شاملو)
سلام خیلی زیبا بود.به وبلاگ ما هم سر بزنید واز ارشیو ما هم دیدن کنید
سلامممممم
ممونم
حتما وبلاگتون میام ... اگه بشه مایل به تبادل لینک هم هستیم......