مرد کور
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار
پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید .
روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر
داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور
اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان
نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز
نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و
اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر
او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته
است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به
شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت
ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید
دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای
زندگی است
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز
موفقیت است .... لبخند بزنید
( دوستان خوبم ، متاسفانه داستان بیسکویت باعث شد که عده ای فکر کنن قضاوت اشتباه مخصوص خانوم هاست...!
داستان زیر رو بخونید قول می دم نظرتون عوض شه ....)
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین و شنوایی اش کم شده است...
به نظرش رسید که همسرش باید از سمعک استفاده کند!! ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد....
به این خاطر نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و نتیجه اش را به من بگو:
(( ابتدا در فاصله ی چهار متری او بایست و با صدای معمولی مطلبی را به او بگو... اگر نشنید، همین کار را در فاصله ی سه متری تکرار کن. بعد در دو متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد...))
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود...
مرد به خودش گفت : الان فاصله ی ما حدود چهار متر است. بگذار امتحان کنم !
جوابی نشنید. بعد بلند شد و یک متر جلو تر به سمت آشپزخانه رفت...
دوباره پرسید:
عزیزم شام چی داریم؟؟
باز هم پاسخی نیامد!!
باز هم جلوتر رفت و از وسط اتاق پذیرایی که تقریبا دو متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت:
عزیزم شام چی داریم؟؟
باز هم جوابی نشنید!!
باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید... سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نیامد!!!
این بار جلوتر رفت و درست پشت سر همسرش گفت:
(( عزیزم شام چی داریم؟؟ ))
زنش گفت:
(( مگه کری ؟؟ ))
برای پنجمین بار می گم:
(( خوراک مرغ!! ))
حقیقت به همین سادگی و صراحت است!
مشکل ممکن است آن طور که ما همیشه فکر می کنیم، در دیگران نباشد... شاید در خود ما باشد...
پایان
خانم جوانی در سالن فرودگاه در انتظار پرواز بود و باید کمی وقت می گذراند.
تصمیم گرفت کتابی بخرد و سرخودش را گرم کند.
همراه کتاب، یک بسته بیسکوئیت هم خرید.
روی مبلی در سالن انتظار پرواز نشست و کتابش را بازکرد و با آرامش مشغول خواندن شد.
آقائی که روی همان مبل، و کمی آن طرف تر از بسته بیسکوئیت نشسته بود مجله ای برداشت و شروع به ورق زدن کرد.
تا خانم اولین بیسکوئیت رااز بسته در آورد، آن آقا هم یکی برداشت.
خانم یکّـه خورد، اما بروی خودش نیاورد و در دلش گفت:
”چه پُـررو! اگه حوصله داشتم حالشو جا می آوردم.“
با هر بیسکوئیت دیگری هم که خانم برداشت، آن آقا هم یکی برداشت.
اعصاب خانم داشت حسابی خراب می شد، اما دلش نمی خواست جنجالی راه بیفتد.
وقتی فقط تنها یک بیسکوئیتِ دیگر تهِ بسته باقی مانده بود، خانم فکر کرد که :
”خوب حالا دیگه این مردکه چیکار می تونه بکنه؟“
امّا، آن آقا آخرین بیسکوئیت را برداشت، دو نیم کرد و یک نیمه را به خانم داد.
خانم حالا دیگر حسابی عصبانی شده بود:
” اَه، این یارو دیگه شورشو درآورده! “
با یک خیز از جا بلند شد، چنگ زد و کتاب و وسایلش را
برداشت و خشمگین وارد صف ورود به هواپیما شد.
امّـا وقتی بالاخره روی صندلی هواپیما نشست و دست کرد تا عینکش را از داخل کیفش دربیاورد . . .
. . . با تعجب دید که بسته بیسکوئیتش سالم و دست نخورده آنجاست.
پشتش تیر کشید، و عرق بر پیشانی اش نشست.
اشتباه کرده بود...
بیسکوئیت روی مبل مال او نبود...
آن آقا بیسکوئیت هایش را، بدون این که عصبانی شود و یا بدخـُـلقی کند، با او تقسیم کرده بود . . .
در حالی که او از تصور تقسیم بیسکوئیت هایش با آن آقا هم نهایت درجه عصبانی شده بود.
و حالا دیگر فرصتی هم برای پوزش و یا توضیح وجود نداشت. . .
پس قضاوت نکنیم.
مخصوصآ در سرنوشتی که فیلم نامه، کارگردانی و.. آن به دست خداوند قادر متعال بوده است.
اوتیسم ( ( Autismنوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی ، کلامی غیر طبیعی مشخص می شود . علائم این اختلال در سال های اول عمر بروز می کندو علت اصلی آن ناشناخته است. این اختلال در پسران شایع تر از دختران است. وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اوتیسم ندارد. این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی تأثیر می گذارد. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی ، تعاملات اجتماعی و فعالیت های مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار می سازد . در بعضی موارد رفتارهای خود آزارانه و پرخاشگری نیز دیده می شود. در این افراد حرکات تکراری ( دست زدن ، پریدن ) پاسخ های غیر معمول به افراد ، دلبستگی به اشیا و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده می شود و ممکن است در حواس پنجگانه ( بینایی ، شنوایی ، لامسه ، بویایی و چشایی ) نیز حساسیت های غیر معمول نشان دهند. هسته مرکزی اختلال در اوتیسم ، اختلال در ارتباط است.
50 % از کودکان اوتیستیک قادر نیستند از زبان به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند. عدم به کار بردن ضمیر "من" از ویژگی های کلامی این کودکان است. از مسائل دیگر تکلمی، تکرار کلمات و جملات اطرافیان است.
چندین اختلال در زیر گروه اختلالات نافذ رشد وجود دارد. در اختلالات نافذ رشد آسیب شدید در چندین حوزه رشدی وجود دارد. افرادی که در طبقه بندی اختلالات نافذ رشد قرار می گیرند در برقراری ارتباط اجتماعی دچار مشکل هستند ولی شدت آن متفاوت است.
نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند عبارت اند از :
: ارتباط ، تعامل اجتماعی و بازی تخیلی به طور مشخص آسیب دیده است. علائق ، فعالیت ها و رفتارهای تکراری دیده می شود . اختلال در سه سال اول زندگی شروع می شود.اختلال آسپرگر : با آسیب در تعاملات اجتماعی و وجود فعالیت ها و علائق محدود مشخص می گردد . علائم بالینی کلی که نشان دهنده تأخیر در زبان باشد وجود ندارد یعنی در حقیقت مبتلایان مشکلات تکلمی کمتری دارند. هوش طبیعی و یا بالاتر از طبیعی است.
: اختلال پیش رونده ای است که فقط در دختران دیده می شود. ابتدا مراحل رشد طبیعی است ولی بعد مهارت های به دست آمده قبلی و استفاده هدف دار از دست ها را از دست می دهند و به جای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد می شود که بین سنین1-4 سالگی شروع می شود.اختلال فرو پاشنده دوران کودکی : رشد حداقل در دو سال اول زندگی طبیعی است . از دست دادن جدی مهارت هایی که قبلاً داشته است مشاهده می شود.
: به تنهایی علائم مشخص هیچیک از اختلالات بالا را ندارد و نمی توان آنرا جزو یکی از طبقه بندی های فوق الذکر جای داد.
اوتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال عملکرد عصبی – روانی در فرد می شود. گر چه به نظر می رسد که اوتیسم عارضه نادری است اما اطلاعات اخیر گویای آن است که شیوع اوتیسم حتی تا20 مورد در هر10000 تولد زنده می رسد. اوتیسم در پسران3 - 4 برابر بیشتر از دختران دیده می شود. اگر چه علت اصلی آن کاملاً شناخته شده نیست، اما در سال های اخیر تحقیقات و مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است.تحقیقات تأکید زیادی بر منشاء زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد . در بسیاری از خانواده ها سابقه اوتیسم و یا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است که ریشه ژنتیک را مطرح می کند اگر چه تا به حال ژن خاصی که مربوط به اوتیسم باشد شناخته نشده است . پژوهشگران در مورد نقش ژنتیک در علت شناسی اوتیسم اختلاف نظر دارند و عده ای از آنها ترکیب چندین ژن را به عنوان علت اختلال مطرح می کنند . چندین نظریه درباره اوتیسم مطرح شده که هیچیک به طور دقیق اثبات نشده است.
؛کودکان مبتلا به اوتیسم کودکان سرکشی نیستند که خود رفتارهایشان را انتخاب کرده باشند. اوتیسم به دلیل داشتن والدین بد ایجاد نمی گردد، به علاوه هیچ عامل روان شناختی خاصی در خصوص تأخیر رشد کودک شناخته نشده است.
افراد مبتلا به اوتیسم معمولاً حداقل نصف علائمی را که در زیر عنوان شده است نشان می دهند . این نشانه ها از خفیف تا شدید متغیر هستند . در موقعیت های کاملاً متفاوت، رفتارهایی که با سن کودک تطابق ندارد مشاهده می گردد.· اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند.
· مشکلات شدید تکلمی دارند.
· در بیان نیازها مشکل دارند و از اشارات و حرکات به جای کلمات استفاده می کنند.
· اغلب از ضمایر استفاده معکوس می کنند ، به جای استفاده از " من" از " تو" استفاده می کنند .
· کلمات و یا جملات دیگران را تکرار می کنند.
· خنده و گریه بی دلیل دارند و یا بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند.
· قشقرق به پا می کنند و به دلایلی که برای دیگران آشکار نیست شدیداً پریشان می شوند.
· قادر نیستند با دیگران رابطه برقرار کنند.
· دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند.
· تماس چشمی ندارند یا تماس چشمی آنها اندک است.
· به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند.
· با اسباب بازی، درست بازی نمی کنند.
· چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند.
· احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند.
· از خطرات نمی ترسند.
· پر تحرک یا کم تحرک هستند.
· به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند به طوری که به نظر می آید ناشنوا هستند اگر چه حس شنوایی سالم است.
· 70 % کودکان مبتلا به اوتیسم، ناتوانی هوشی دارند.
-1 کودکان مبتلا به اوتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند.
-2 کودکان اوتیستیک نبوغ دارند.
-3 کودکان مبتلا به اوتیسم صحبت نمی کنند.
-4 کودکان اوتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند.
-1 منظور از پیشرفت این کودکان یعنی این که کاملاً شفا یابند.
-2 کودکان مبتلا به اوتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند.
-3 کودکان اوتیستیک تماس بدنی محبت آمیز برقرار نمی کنند.
ما می دانیم که این کودکان تحریکات حسی را به گونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد. اما به هر حال این کودکان می توانند محبت کنند. در صورتی که این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم.
مهم ترین اصل در بهداشت روانی خانواده ، پذیرش استعدادها ، تفاوت های فردی و در نهایتمعلولیت
فرزند است. با توکل به خداوند بزرگ با در نظر گرفتن توانایی های فرزند خود و با دلگرمی هر چه بیشتر در کنار آموزگاران با همراهی همه افراد خانواده ، نقایص کودک خود از قبیل مشکلات حسی ، جسمی ، حرکتی و ذهنی را بشناسیم و با قرار گرفتن کودک در جایگاه مناسب موافقت نماییم تا شاهد پیشرفت هرچه بیشتر او باشیم.
اختلال بینایی همان کاهش توانایی دیدن است. اصطلاح هاینیمه بینا ، کم بینا ، نابینا برای توصیف میزان اختلال های بینایی به کار می روند.
نیمه بینا : کاملاً مشخص است.
کم بینا : اشخاصی که حتی با اصلاح چشم با وسایل کمکی نیز با مشکل مواجه هستند. نابینایان می توانند از باقی مانده بینایی خود استفاده نمایند. فقط20% آنان نابینای مطلق هستند .
نابینای آموزشی : فردی است که قادر به استفاده از بینایی نیست و بر حواسی مانند شنوایی و لامسه تکیه می کند و باید از آموزش خاص هماهنگ با استفاده از حواس دیگر برای یادگیری
استفاده کند.
به فردی ناشنوا اطلاق می شود که حس شنوایی او برای هدف های معمولی زندگی مفید و قابل استفاده نباشد.
اختلال شنوایی به :
* خفیف (40-25 دسی بل )
* متوسط (55-41 دسی بل )
* نیمه شدید (70-56 دسی بل )
* شدید (90-71 دسی بل )
* عمیق (91 دسی بل )
تقسیم بندی شده است.
* گفتار خوانی یا همان لب خوانی
* ارتباط شفاهی با استفاده از باقیمانده شنوایی و بصری
* و ارتباط کلامی
می باشد.
همه افراد دچار آسیب شنوایی باید حتماً از سمعک استفاده کامل نمایند.
فردی به صرع دچار می شود که در برخی از سلول های مغزی او ، مقدار انرژی الکتریکی به صورتی غیر طبیعی تخلیه می شود. در چنین حالتی انرژی تخلیه شده به سلول های مجاور گسترش می یابد؛ در نتیجه حالاتی نظیر بیهوشی ، حرکات غیر ارادی یا پدیده های حسی غیر طبیعی به فرد دست می دهد.
کودک بیش فعال ، کودکی با فعالیت زیاد و اختلال توجه است . او دچار رفتار و کردار ناگهانی ، حواس پرتی ، اختلال یادگیری ، عدم تمرکز حواس فکری ، بیقراری شدید حرکتی و تحریک پذیری شدید ، عدم ثبات هیجانی ،کم خوابی، منفی گرایی شدید، تخریب رفتار ضد اجتماعی و تغییرات خلقی فراوان می باشد و مانع سکوت و تمرکز در کلاس می شود. در حالت های شدیدتر ، کودک دچار اختلال رفتاری پیشرفته می باشد که باید به روان پزشک مراجعه شود و کودک پس از مصرف دارو از آموزش بهره گیرد.
کار درمانی که هنر درمان با کار میباشد بر اساس این باور که یک عمل و اشتغال هدفدار و توأم با دخالت و همکاری شخص معلول و اثرات محیط باعث جلوگیری از نارسایی عملی و حداکثر سازگاری با محیط میگردد بنا شده است. از این رو کار درمانی استفاده فعالیتهای هدفمند به منظر افزایش استدلال در عملکرد فرد است. بنابراین در کار درمانی،نه فقط به عنوان یک وسیله، بلکه به عنوان یک درمان مطرح است. کلمه کار یک کلمه کلیدی در این رشته میباشد و اغلب برای افراد خارج از این حرفه قابل درک نیست. این کلمه در ارتباطات رایج امروزه به کرات نزد عموم به مفهوم شغل به کار رفته است زیرا مردم اغلب معنای اصلی این واژه را نادیه گرفتهاند. از دیدگاه کار درمانی، کار به تمامی فعالیتهای هدفمندی که ساعات بیداری ما را پر کند اطلاق میشود و اهداف مشترک متخصصان کار درمانی ایجاد و حفظ سلامت، جلوگیری از ناتوانی و ارزیابی و رفتار درمانی بیمارانی که مشکلات جسمی یا عاطفی دارند و بالاترین استدلال عملکرد بیمار یا مراجعه کننده به گونهای ساعت که بتواند فعالیتهای روزمره زندگی است را به صورت رضایت بخش انجام دهد.
یکی از دلایل اهمیت کار درمانی این است که میتواند روشی برای تطبیق با محیط یافته و یا یک روش شخصی که ارتباط متقابل فرد و محیط را به منظور بهبود تواناییهای فرد در انجام کار بیافزاید پیدا کندو کیفیت زندگی را برای هر فردی که توانایی عملکردی او نقصان یافته (معلول) و یا دچار معلولیت شده، بهبود بخشد. بسیار زا بیماریهای از جمله بیماریهای نورولوژی (مغزو اعصاب) مانند سکته مغزی، پارکینسون، M.S و فلج مغزی ـ روماتولوژی مانند آرتریت روماتوئید و اسکلرو درمان ـ ارتوپدذی از قبیل شکستگیها، ضایعات بافت نرم و سوختگیها ـ ناتوانیهای ذهنی مانند سندرم داون ـ عقب ماندگی ذهنی، اختلال یادگیری و اویتیسم ـ بیماران روانی مانند اسکیزوفرنیا، افسردگی، مانیک و اختلالات شخصیتی و بالاخره ناتوانیهای اجتماعی و سالمندان برای بهبود، نیاز به خدمات کار درمانی دارند.
کار درمانی ابعاد گستردهای را در خود جای میدهد به همین دلیل زمینههای کاری آن بسیار گسترده است و از آنجا که انسان در بعدی بسیار وسیع و پیچیده آفریده شده و آمیختهای از جسم و روح است ناتوانایی هر بخشی از این بعد بر دیگری تأثیر میگذارد، کار این حرفه نیز به همان اندازه دارای ظرافت و پیچیدگی میباشد چرا که این حرفه نظر به کل انسان دارد. در واقع کار درمانی همانقدر که ناتوانیهای جسمی را در نظر میگیرد به ناتوانیهای روحی نیز اهمیت میدهد. از آنجا که رشته کار درمانی کلاً دارای قدمت زیادی نیست، هنوز برای بسیاری از افراد ناشناخته است و ضرورت شناخت این رشته به ویژه برای افرادی که در زمینههای پزشکی کار میکنند ضروری است تا در صورت لزوم بیماری را که به آنها مراجعه میکنند و نیاز به خدمات کار درمانی دارند به مرکز آن ارجاع دهند. به طور کلی کار درمان گران نیاز سه حیطه پزشکی، اجتماعی و روانشناختی را از طریق ارائه تسهیلات ویژه بر طرف میکنند. از هر 4 نفری که بالای 25 سال سابقه کار دارند. 3 نفر قبل از این که بازنشسته شوند حداقل 3 ماه ناتوان میشوند و احتمالا آنها برای بازیابی سلامت و استقلال خود نیاز به کم کار درمانی خواهد داشت.
با کمک کار درمانی کودکان معلول با جای ان که در تمام طول زندگی، افرادی ناتوان و وابسته باشند میتوانند به استقلال برسند و در آینده تبدیل به بزرگسالانی شوند که به خوبی با معلولیت و محیطشان تطابق یافتهاند. هر چه میزان طول عمر در جامعه بالاتر میرود تعداد بیشتری از افراد سالمند میتوانند از فعالیتهای که بالاترین سطح عملکردی و سلامتی آنها را حفظ میکند سود ببرند. بیماریهای سخت و صدمات شدید الزاماً نقطه پایانی برای کار آمدی فرد، خوشحالی و استقلال اقتصادی او نیستند. یافتن راهی جدید برای زندگی و به عنوان یادگیری مهارتهای شغلی جدید از طریق کارد مانی امکانپذیر است. کاردرمانی در رابطه با افرادی که مشکلات جسمی و عاطفی دارند نقش مهمی داشته و آنها را در رسیدن به خود کفایی و استقلال کمک میکند و کم همه جانبه به فرد برای تطابق جسمی ذهنی و اجتماعی نیاز به کار تیمی افراد متخصص دارد که افراد این تیم عبارتند از:
پرستاران ـ فیزیوتراپیستها ـ روانشناسیان ـ متخصصین گفتار درمانی وشنواییشناسی ـ پزشکان متخصص ارتزوپروتز ـ مشاورین حرفهای و مددکاران اجتماعی.
دیدگاه کار درمانی در برگیرنده 1) ارزیابی 2) برنامه ریزی 3) ارزیابی مجدد و ارائه درمان میباشد.
1) ارزیابی: جهت تعیین سطح توانایی و ناتوانایی با جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و اطلاعات موجود در پرونده میباشد.
2) برنامه ریزی: برای تعیین هدف و متدهای که استفاده میشود مثل درمان ویژه که محدودیتهای که به واسطه صدمات و بیماریهای ایجاد شدهاند و از طریق فعالیتهای مناسب دفع میگردد تا قدرت فرد افزایش یابد، استعدادهایش رشد کرده و سلامتی در تمامی جوانب توسعه یابد مانند صنایع دستی سبک مثل نقاشی، بافتنی، چرمکاری، سرامیک تا تمرین با فعالیتهای جالب و مفید همراه گردد. مهارتهای دستی سنگین مثل صنعت چاپ و کارهای فلزی استفاده از چرخ خیاطی در صورتی که قدرت و تحمل این گونه کارها را داشته باشند. هنرهای خلاق و دستی که به بیماران روانی جهت غلبه بر ترس، کاهش تنش (اضطراب) و به دست آوردن حس خلاقیت کمک میکند.
فعالیتهای گروهی مثل ورزش، موسیقی و تئاتر برای آموزش برای افراد تا بیاموزند چگونه با دیگران کار کرده و یا کنار بیایند.
آموزش مهارتهای خود مراقبتی
ــ آموزش افراد برای غلبه بر ناتوانی و انجام وظایف خودشان بدون این که خسته شوند مثل خوردن غذا، حمام کردن، توالت رفتن، انجام کارهای خانه، مراقبت از کودکان خود و غیره.
ــ باز آموزی کارهای شخصی فیزیکی از کمک هایی است که کار درمان به فرد میکند که بتواند در یک آشپرخانه یا آپارتمان که با وسایل کمکی مطابق با معلولیت فرد تجهیز شده کار کند.
ــ حفظ حداکثر توانایی و عملکرد فرد از طریق انجام کارهای هنری و ورزش و بازی.
ــ ارزشیابی پیش حرفهای جهت امرار معاش بیمار و ارزیابی مجدد و پیگیری به منظور کمک به بیمار و خانوادهاش جهت بازگشت معلول به جامعه.
در هر مرکزی که افراد به خدمات توانبخشی احتیاج دارند نیاز به حضور کار درمانگران میباشد. از جمله مراکز توانبخشی، کارگاههای آموزشی و بیمارستانها، در صورت امکان درمانگران برنامههای بازدید از منزل بیمار را ترتیب میدهند تا بتوانند کار را با فرد و خانواده او ادامه دهند. درمانگر با کودکان معلول در مدارس ویژه نیز کار میکنند.
دانشجوی کار درمانی چه میآموزند؟
دانشجوی رشته کار درمانی غیر از واحدهای عمومی که در طول تحصیل برای کلیه رشتهها تدریس میشود که شامل 20 واحد میباشد. 43 واحد دروس پایه شامل فیزیولوژی عمومی که در دو بخش فیزیولوژی عمومی و نوروفیزیولوژی تدریس میشود، آناتومی استخوانشناسی، آناتومی تنه، آناتومی سر و گردن و اندام فوقانی و اندام تحتانی و همچنین آناتومی سطحی میباشد، روانشناسی عمومی، روانپزشکی عمومی، روانشناسی کودک، آناتومی سیستم اعصاب، بهداشت و کمکهای اولیه، و فیزیوپاتولوژی شامل: ارتوپدی بیماریهای داخلی، نرولوژی، روماتولوژی و همچنین رایدولوژی میباشد.
دروس تخصصی در رشته کارد مانی 51 واحد است که عبارتند از:
زبان تخصصی، مدیریت بخش کار درمانی، مبانی رشته کار درمانی، فعالیتهای A.D.L فعالیت روانه زندگی، فعالیتهای مورد استفاده در کار درمانی، روانپزشکی و اندازهگیری عضلانی، تجزیه و تحلیل فعالیتها، اعضا وسایل کمکی، ارگونومی و بیماریهای ناشی روانی، کار درمانی در کودکان کار درمانی در نابینایان، ساخت انواع اسپیلینت، بازی درمانی، تکنیکهای حرکت درمانی و پروژه.
رشته کار درمانی شامل واحدهای کارآموزی در بیمارستان روانی، جسمی و کارآموزی در توانبخشی حرفهای نیز میباشد.
ادامه تحصیل در رشته کار درمانی:
کار درمانی در ایران تا مقطع کارشناسی ارشد تدریس میشود و دکترای این در حال حاضر در ایران وجود ندارد. گرایشهای ارشد در رشته کار درمانی در سه گرایش میباشد:
1) کار درمانی حسی که در دانشگاههای علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، دانشگاه ایران، شهید بهشتی پذیرش میشود.
2) کار درمانی روان که در همین دانشگاهها در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو میپذیرد.
3) کاردانی در سالمندان که امسال برای اولین بار در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران دانشجو میپذیرد و در دانشگاههای دیگر پذیرش در گرایش سالمندان ندارد.
ماهیت کار
کار درمانگرها به مردم کمک میکنند تا توانائیهایشان را برای انجام کارهای روزمره و در محیط کاری افزایش دهند.آنها بر روی افرادی که از لحاظ ذهنی ، فیزیکی ، رشدی یا روانی ناتوانی دارند کار میکنند و عملکرد دستگاه حرکتی و قدرت تفکر و نتیجه گیری آنها را بالا میبرند. هدف کار درمانگرها کمک به بیماران برای داشتن یک زندگی مستقل ، سازنده و لذت بخش میباشد. کار درمانگرها به بیماران در یاد گیری انواع کارها مانند استفاده از رایانه ، لباس پوشیدن ، آشپزی و غذا خوردن کمک میکنند.آنها مثلا از ورزشهای فیزیکی برای افزایش قدرت و چابکی و از کاغذ و قلم برای بهبود دقت بینایی و تشخیص الگوها در بیماران استفاده میکنند.مثلا بیماری با اختلال حافظه کوتاه مدت باید به برداشتن لیستهای یادآوری تشویق شود و یا کسی که اشکال تعادلی دارد باید تمریناتی برای بهبود هماهنگی چشم و دست انجام دهد. کارــ درمانگرها از نرم افزارهای رایانه ای هم برای پیشرفت بیماران در تصمیم گیری، نتیجه گیری انتزاعی ، حل مسائل ، حافظه ، مرتب سازی و هماهنگی حرکات ؛ که همگی برای زندگی مستقل مهم میباشند کمک میگیرند. برای کسانی که ناتوانی جسمی دائمی دارند مانند افراد فلج ، فلج مغزی و.. درمانگر آموزش استفاده از صندلی چرخدارو وسائل کمکی برای غذا خوردن و لباس پوشیدن را ترتیب میدهد.آنها وسائل لازم برای استفاده در منزل و محل کار را هم طراحی کرده و میسازند.درمانگرها وسائل رایانه ای سازگار ساز را نیز طراحی کرده و به بیماران با ناتوانی شدید ، نحوه کار با آنها را آموزش میدهند. بعضی کار درمانگرها که به آنها صنعت درمانگرگفته میشود ، کسانی را که عملکرد آنها برای کار در یک محیط کاری مختل شده است را درمان میکنند.آنها برای بیماران کار مناسب پیدا کرده ، فعالیتهای کاری را برنامه ریزی میکنند و پیشرفت بیمار را تحت نظارت میگیرند. کار درمانگرها ممکن است فقط با گروه سنی یا بیماری خاصی کار کنند. مثلا در مدارس توانائیهای دانش آموزان را بررسی کرده و با درمان و یا ایجاد تغییرات لازم در کلاسها به آنها در حد اکثر شرکت در برنامه ها و فعالیتهای مدرسه کمک میکنند. کار درمانگرها به عقب مانده های ذهنی و بیماران روانی دریادگیری نحوه کنارآمدن با زندگی روزانه کمک میکنند. این فعالیتها شامل برنامه ریزی زمان، بودجه بندی ، خرید و استفاده از وسائط نقلیه عمومی میباشند.محدوده کاری آنها حتی شامل کار با معتادان مواد مخدرو بیماران دچار افسردگی وبیماریهای اضطرابی هم میشود.
محیط کار
محیط کاری کاردرمانگرها در بیمارستانها و دیگر مراکز درمانی و نیز دربهزیستی میباشد.در مراکز توانبخشی مجهز، کاردرمانگرها ممکن است درسالنهای بزرگ مجهز به ماشینها و وسائلی کار کنند که سر و صدای زیادی تولید میکنند.این شغل برای برخی افراد ممکن است بسیار خسته کننده باشد چرا که در بیشتر ساعتهای کاری باید سرپا باشند.آنهائی که در منازل با بیماران کار میکنند لازم است که دائما از محلی به محل دیگر در حرکت باشند.
کاردرمانگرها در معرض خطراتی مانند کمر درد بر اثر جابجائی بیماران و وسائل نیز میباشند.
فرصتهای شغلی
بیشترین امکان کاری برای کاردرمانگرها دربهزیستی ، بیمارستانهای توانبخشی و روانی ، درمانگاهها ، سرای سالمندان ، مراکز نگهداری عقب مانده های ذهنی و مراکز کار درمانی میباشد.
آموزش و ادامه تحصیل
مدرک تحصیلی کار درمانی کارشناسی بوده و در خارج از کشور تا مقطع دکترا قابل ادامه دادن میباشد. دروس مهم این رشته شامل فیزیک ، زیست شناسی ، روانشناسی و تئوری و مهارتهای عملی کار درمانی به علاوه واحدهای کار عملی میباشد.
کار درمانگرها برای ایجاد اعتماد در بیماران نیاز به شکیبائی و روابط عمومی قوی دارند.ابتکار و تخیل در مطابقت دادن فعالیتها با نیازهای بیماران بسیار کمک کننده است.
چشم انداز آینده
با بهبود روشهای درمانی در پزشکی میانگین عمر بالا رفته و با افزایش جمعیت پا به سن ، نیاز به این رشته به سرعت افزایش میابد.
میزان درآمد
درآمد کار درمانگرها در نقاط مختلف جهان متفاوت است.آمار مربوط به کشورآمریکا در سال 2000 ،به طور متوسط 49450 دلار در سال بوده است
PLAY THERAPY
Play therapy is a technique whereby the child's natural means of expression, namely play, is used as a therapeutic method to assist him/her in coping with emotional stress or trauma. It has been used effectively with children who have an understanding level of a normal three to eight year old, who are; distraught due to family problems (e.g., parental divorce, sibling rivalry), nail biters, bed wetters, aggressive or cruel, social underdeveloped, or victims of child abuse. It has also been used with special education students whose disability is a source of anxiety or emotional turmoil.
Practitioners of play therapy believe that this method allows the child to manipulate the world on a smaller scale, something that cannot be done in the child's everyday environment. By playing with specially selected materials, and with the guidance of a person who reacts in a designated manner, the child plays out his/her feelings, bringing these hidden emotions to the surface where s/he can face them and cope with them. In it's most psychotherapeutic form, the teacher is unconditionally accepting of anything the child might say or do. The teacher never expresses shock, argues, teases, moralizes, or tells the child that his/her perceptions are incorrect. An atmosphere should be developed in which the child knows that s/he can express herself/himself in a non punitive environment. Yet, even though the atmosphere is permissive, certain limits may have to be imposed such as restrictions on destroying materials, attacking the teacher, or going beyond a set time limit.
Many psychologists, counselors and other professionals may view this technique as being within their jurisdiction only. They may be correct when referring to long term, in-depth counseling. However, although this technique is usually practiced by school counselors, social workers and psychologists, it can easily be modified for use by the teacher in the classroom for less intensive problems. If you plan to conduct pre-planned sessions, it is best to obtain the permission of administrators and parents